سلامت کارگران کشاورزی در خطر است
افرادی که برای رشد و برداشت غذایی که ما میخوریم کار میکنند، نقش کلیدی در تضمین سلامتی و تغذیه مناسب ما دارند. و با این حال، آنها اغلب این کار را به بهای سلامتی خود انجام میدهند.
کارواشتغال به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از تایمز برابری، نشریه equal-times در آمریکا در مقالهای به بررسی وضعیت ایمنی و بهداشت شغلی کارگران باغات و اراضی کشاورزی در سطح جهان پرداخته و نسبت به وضعیت این بخش از جامعه جهانی کار و تلاش هشدار داده است.
در بخشی از این مقاله آمده است: افرادی که برای رشد و برداشت غذایی که ما میخوریم کار میکنند، نقش کلیدی در تضمین سلامتی و تغذیه مناسب ما دارند. و با این حال، آنها اغلب این کار را به بهای سلامتی خود انجام میدهند، به دلیل ترکیبی از عوامل مختلف مانند: ماهیت سخت کار کشاورزی و باغی، مشکلات دسترسی به سیستم بهداشتی برای کارگران در خطر، قرار گرفتن در معرض سموم و آفت کشها، قرار گرفتن دائمی در معرض نور خورشید، برخورد کردن با حیوانات خطرناک یا آفات مزارع، تماس با انواع کودهای شیمیایی و حیوانی و… از این دسته خطرات شغلی در این حوزه محسوب میشود.
این خطرات جدا از خطر کار با انواع و اقسام ابزارهایی است که ممکن است به بدن آسیب زده و حتی باعث قطع عضو افراد شود. در مناطق گرم و خشک حفر چاه و انتقال آب نیز خطراتی برای کارگران باغات و اراضی قابل کشت کشاورزی ایجاد میکند.
آنا پینتو، محقق حوزه کشاورزی که خود سالها کارگر زمینهای مختلف بوده است، میگوید: «ما از مشکلات سلامتی مرتبط با کار در کشاورزی رنج میبریم: کمردرد، آسیبهای گردن، کمر، شرایط اسکلتی عضلانی، و به دلیل قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی کشاورزی، سردرد، مشکلات معده و آلرژی. لوچا (JHL)، از جمله این مشکلات است. عدم توسعه ابزارهای ایمنی کشاورزی به دلیل افت سرمایهگذاری در کشاورزی یکی دیگر از دلایل بروز انواع مشکلات و بیماریها در کارگران کشاورزی است.
مشکلات برای کارگران زن بخش کشاورزی البته بیش از این است. کارگران کشاورزی در دسترسی به مرخصی استعلاجی نیز مشکل دارند. شرایط زمانی که افراد شاغل مهاجر باشند، بحرانیتر میشود. کسانی که موقعیت کاری آنها نامنظم است، بعید است که به سیستم بهداشت و درمان و بیمه مناسب دسترسی داشته باشند، چه رسد به هر نوع مزایای کاری دیگر که هر کارگری باید دارا باشد.
کارگران بدون مدرک شناسایی و قرارداد هیچ حقوقی ندارند، آنها حتی به عنوان کارگر شناخته نمیشوند. در هوئلوا، زنان مراکشی اغلب در گلخانههای میوه کار میکنند. آنها به طور قانونی از طریق آنچه به عنوان «قراردادهای مبدا» شناخته میشوند، وارد بازار کار میشوند. آنها با همین قراردادهای بسیار موقت امکان اقامت در اسپانیا پیدا میکنند.
این کارگران حق بیمه تامین اجتماعی میپردازند، اما زمانی که نیاز به کمک دارند، دسترسی آنها به سلامت و خدمات درمانی یا حقوق کار (بیمه بیکاری) با مانع مواجه میشود. این درحالی است که فصلی بودن کار کشاورزی استرس زیادی به هر کارگر وارد میکند.
در سایر نقاط اروپا و شمال آفریقا که کشاورزی به صورت فشرده است، وضعیت مشابهی وجود دارد، مانند جنوب فرانسه و جنوب ایتالیا!
بسیاری از کارگران کشورهایی مانند اکوادور، کلمبیا یا مراکش، با اقامت قانونی در اسپانیا، از طریق آژانسهای کار موقت (ETT) مستقر در اسپانیا برای کار به پروونس فرانسه رفته اند. فرانسه وضعیت کسب و کار بهتری دارد اما شرایط امنیت اقامت آن از اسپانیا به مراتب بدتر است.
بیثباتی مرتبط با این مشاغل و فقدان حقوق تأثیر زیادی در حوادث شغلی حوزه کشاورزی و باغداری دارد. علاوه بر این، برخی از کارگران به دلیل اینکه از طریق ترتیبات خوداشتغالی کاذب، آژانس کار موقت یا بدون قرارداد کار میکنند، نمیتوانند مرخصی استعلاجی بروند.
خطرات ناشی از آفت کشها
شاید یکی از اصلیترین خطرات سلامتی که کارگران کشاورزی و باغات را تحت تأثیر قرار میدهد و همچنین یکی از نامرئیترین خطرات در بازار کار جهانی، قرار گرفتن آنها در معرض مواد شیمیایی زراعی بالقوه مضر باشد.
در بیشتر موارد، زمانی که باید نهالها را در خاکی که به تازگی سمپاشی شده کاشت شوند اما به کارگران این حوزه هیچ نوع تجهیزات حفاظتی داده نمیشود. حتی مواقعی وجود دارد که یک کارگر با پوشیدن محافظ کافی برای سمپاشی میآید و عملاً کارگر با سم خفه میشود.
عمر مفید کارگران به ویژه در باغات بسیار کاهش یافته و انواع بیماریهای ریوی و سرطان در حوزه کار کارگران باغی و زراعی بیداد میکند.
بخشهای زیادی از مواد شیمیایی کشاورزی مورد استفاده در صنعت کشاورزی، به ویژه حشره کشها و سایر آفت کشها، شامل موادی هستند که به طور بالقوه برای سلامتی خطرناک هستند. بسیاری از آنها به عنوان مختل کننده غدد درون ریز عمل میکنند و نحوه عملکرد هورمونها را تغییر میدهند که میتواند بر سیستم تولید مثل تأثیر بگذارد. قدرت آنها به حدی است که حتی بعد از خشک شدن و افت اثر، از طریق محصول روی هورمونهای برخی مصرفکنندگان (به ویژه زنان) تاثیر منفی میگذارند. به عنوان مثال منجر به مشکلات مربوط به ریزش مو و اختلالات پلی کیستیک، مشکلات باروری، سقط جنین و ناهنجاریهای جنینی شود. در برزیل، که در حال حاضر بزرگترین مصرف کننده مواد شیمیایی کشاورزی در جهان است، محققان دانشگاه فدرال پارانا (UFPR) ۱۱۶ مطالعه علمی مختلف را سازماندهی کردهاند که در مورد پیامدهای منفی این مواد بر سلامت انسان قطعی است و خواستار «مطالعات در مورد اثرات مزمن» هستند. و قرار گرفتن همزمان در معرض مواد شیمیایی مختلف کشاورزی کارگران این کشور را در حوزه باغی و زراعی دچار مشکلات حاد کرده است.
یکی از بحث برانگیزترین محصولاتی که هنوز در صنایع کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد، راندآپ Bayer-Monsanto است که از گلایفوسیت و آترازین تشکیل شده است. گلایفوسیت پرمصرفترین قاتل علفهای هرز در جهان است. کمیته ارزیابی ریسک آژانس مواد شیمیایی اروپا (ECHA) بار دیگر گلایفوسیت را به عنوان مادهای که آسیب جدی به چشم وارد میکند و برای آبزیان سمی است طبقهبندی کرد، اما دوباره ارتباط آن را با انواع مختلف سرطان رد کرد. ائتلاف غیردولتی Ban Glyphosate تصمیم ECHA را به چالش کشید که شواهد علمی ارائه شده علیه استفاده از گلایفوسیت را نادیده گرفت.
سایر مواد مورد استفاده در صنعت نسبت به گلایفوسیت بحث و جدل کمتری ایجاد کردهاند اما به همان اندازه خطرناک هستند. به عنوان مثال، پاراتیون و سایر ترکیباتی که معمولا در «آفت کشهای ارگانوفسفات» استفاده میشوند، به عنوان مهار کننده کولین استراز شناخته شده اند، مادهای که ارگانیسم انسان برای عملکرد صحیح مغز و سیستم عصبی به آن نیاز دارد.
زنان بیشتر آسیب میبینند
گزارش سال ۲۰۲۱ توسط Earthjustice به این نتیجه رسید که کارگران مزرعه در حداقل هشت ایالت ایالات متحده در معرض خطر ابتلا به مشکلات عصبی و نخاعی به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت در معرض آفت کشهای ارگانوفسفره هستند. هشت آفت کش از ۱۷ آفت کشی که توسط محققان مورد بررسی قرار گرفتند، با آسیب تولید مثل مرتبط بودند یا به عنوان سرطانزا طبقهبندی شدند. این مطالعه نتیجه میگیرد که «همه ارگانوفسفرهها با ناتوانی ذهنی مرتبط هستند. و بنابراین آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده باید استفاده از آنها را در مواد غذایی ممنوع کند.
اگرچه آفتکشها بر سلامت افرادی که این غذا را مصرف میکنند تأثیر میگذارد، تأثیر آنها برای کسانی که در مجاورت مناطق سمپاشی شده زندگی میکنند و حتی برای کارگران مزرعهای جدیتر است. در میان گروه دوم، زنان کارگر بیشترین آسیب را میبینند. شواهد علمی وجود دارد – مانند آنچه در کار محقق کارم والس-لوبت، برای مثال ارائه شد – که تأثیر آن بر سلامت زنان بیشتر است. دلایل این امر تا حدی بیولوژیکی است، مانند زنان دارای درصد بیشتری از چربی بدن، که باعث میشود سموم در بدن راحتتر باقی بمانند، اما عوامل فرهنگی نیز وجود دارد، مانند زنان بیشتر در معرض این ترکیب قرار میگیرند. استفاده از مواد آرایشی عملا تاثیر سموم و کودها را روی بدن زنان بیشتر میکند و این مجموعه عوامل باعث آسیب پذیرتر کردن زنان در کار زراعی و باغی میکند.