موفقیت از زبان کارآفرینی که ۸ بار به اورست صعود کرد
شما نمیتوانید از بلندترین کوههای جهان بدون در نظر گرفتن ریسک، بالا بروید. همین مساله در مورد راهاندازی کسبوکارتان هم صدق میکند. کمتر کسی است که هر دوی این مفاهیم را بهتر از آدریان بالینگر، بنیانگذار و مدیر عامل ۴۶ ساله “آلپن گلو اکسپدیشنز” درک کند.
فردای اقتصاد: بالینگر که در ۲۵ سال گذشته راهنمای کوهنوردی بوده است، اعزام بیش از ۱۵۰ هیات بینالمللی کوهنوردی را در شش قاره رهبری کرده است. او هشت بار به قله اورست صعود کرد و در ماه مه، نخستین فرود کامل اسکی ماکالو نپال را ثبت کرد – پنجمین قله مرتفع جهان با بیش از ۲۷۰۰۰ فوت. اما بالینگر قاطعانه معتقد است که او یک “معتاد آدرنالین” نیست. او میگوید که هدف اصلی او، چه روی کوه باشد و چه در دفاتر شرکتش در دره المپیک، کالیفرنیا، اجتناب از هر گونه خطر غیرضروری است. او به سیانبیسی میگوید: «تمام حرفهی من این بود که بدانم در کاری که انجام میدهیم ریسک وجود دارد، اما پس از آن هم مدیریت و کاهش ریسک و اغلب بازگشت به عقب و شکست در مقابل زیادهروی کردن، وجود دارد. و من فکر میکنم این روشی است که من در تجارت هم به کار میگیرم.»
«چیزی به عنوان اجتناب کامل از ریسک وجود ندارد».
بالینگر میگوید در تجارت، مانند کوهنوردی، «چیزی به عنوان اجتناب کامل از خطرات وجود ندارد». به هر حال، او در سال ۱۹۹۷ حرفه خود را در رشته پزشکی رها کرد و راهنمای کوهنوردی شد و به تنهایی شروع به راهاندازی” آلپن گلو” در سال ۲۰۰۴ کرد. او میگوید: «من باید قدمهایی برمیداشتم و ریسک شکست را میخریدم و میدانستم که وقتی انتخابهای ضعیفی در کسبوکارم انجام میدهم، ممکن است عواقبی داشته باشد. تحقیق و آمادهسازی میتواند به شما کمک کند که دستکم ریسکهایی را انجام دهید که برایشان آموزش دیدهاید. بالینگر میگوید: ممکن است برای هر چیزی که پیش میآید کاملاً آماده نباشید، اما اگر به اندازه کافی نتایج بالقوه را در نظر گرفته باشید، میتوانید مغز خود را برای حفظ آرامش در موقعیتهای استرسزا آموزش دهید. او میگوید: «این کار تقریباً مانند تمرین دادن عضلات است. فکر میکنم این تنها بزرگترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم: در واقع این توانایی برای پذیرش آنچه میآید و ادامه دادن با آن را آموزش دهیم.»
تحلیل ریسک بالینگر چگونه است
در سال ۲۰۱۹، بالینگر یک هیات کوهنوردی را به سمت قله K۲، که با پاکستان و چین هم مرز است و دومین قله مرتفع جهان است، اعزام میکرد، در آن زمان «هر چیزی که ممکن بود اشتباه پیش برود، اشتباه انجام شد».
ابتدا، بالینگر به یک بیماری انگلی مبتلا شد و در دو هفته اول سفر هفت هفتهای، ۱۶ پوند وزن کم کرد. سپس یک طوفان برفی بزرگ رخ داد و به چادرها و طنابها آسیب رساند و در عین حال مانع از رسیدن تجهیزات تیم به آنها در کوه شد.
بالینگر میگوید از مجموع ۱۸۵ کوهنورد در آن زمان، ۱۶۰ نفر تصمیم گرفتند وسایل خود را جمع و جور کنند و به خانه بروند – اما او و تیمش ماندند. وی اذعان کرده است : من مطلقاً باور نداشتم که امکان صعود به قله وجود داشته باشد. او اکنون میگوید که روی کاغذ، غیرممکن بود. “اما تیم ما تصمیمی گرفت، مانند، “خب، ما هنوز سه هفته فرصت داریم، و در واقع هیچ چیزی وجود ندارد که آنقدر خطر ایجاد کند که مجبور شویم به خانه برگردیم.” در عوض، آنها تا حدودی در بالای کوه ماندند، به این امید که شرایط بالای سرشان در نهایت آرام شود. “تکهها به هم ریختند و مردم به ما کمک کردند. تجهیزات جدید وارد شد و یک طوفان شدید باد تمام برف خطرناک و بهمن را از بین برد. “بالاخره سالم شدم، سر پا ایستادیم و از این کوه که واقعا غیرممکن به نظر میرسید بالا رفتم.”
به عبارت دیگر، حتی در شرایط وخیم، توانایی تمرینی بالینگر برای آرام ماندن و پردازش منطقی اطلاعات به تیمش کمک کرد تا موفق شود. او میگوید: «من بارها این توانایی را آموزش داده بودم، و حتی زمانی که دیگر به خودم اعتقاد نداشتم، هنوز آنجا بودم و کار را انجام میدادم.
منبع: سیانبیسی
نویسنده: تام هادلستون، گزارشنویس حوزه کارآفرینی
مترجم: شادی آذری حمیدیان