چرا شغلتان را دوست ندارید و نشانه های ان چیست؟

چرا شغلتان را دوست ندارید و نشانه های ان چیست؟

 

به گزارش سایت استخدامی و کاریابی کارواشتغال چه کارجو باشید و چه کارفرما، ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که رویکرد امروزی ما به کار، و نحوه و وضعیت کار کردن چندان درست نیست. حتی اگر شغلی خوب داشته باشید، به احتمال زیاد رفتن به سرِ کار، آن هم در صبح زود شما را هیجان زده نخواهد کرد. در ساعاتی که در محیط کار هستید هم احتمالاً حس چندان جالبی نخواهید داشت؛ یا احساس می‌کنید در آنجا کار بزرگی انجام نمی‌دهید. در واقع، حضور یا عدم حضور شما تغییری را رقم نمی‌زند یا بابت تلاش‌هایتان از شما تشکر نمی‌شود. وقتی هم که روزِ کاری به پایان می‌رسد احساس پوچی شما را فرا می‌گیرد، اما باز هم مجبور هستید پیش از خواب، ایمیل‌های خود را چک کنید. تمام این علائم، نشانه‌های نفرت از کار هستند که امروزه شاهد رشد روز افزونشان در جامعه هستیم.

جالب اینجاست که این علائم تنها دامن کارمندان میانی را نگرفته، بلکه با افزایش شدت آن، مدیران ارشد نیز این روزها چنین تجربیات و احساسی را در خود دارند.

در تحقیقات اخیری که بر روی ۷۲ رئیس شرکت‌های بزرگ صورت گرفته است، مشخص شد که تقریباً همه آن‌ها حداقل بعضی از آثار فروپاشی را در خود دارند، به علاوه تقریباً همه آن‌ها به یکی از دلایل فروپاشی در کار خود اشاره کردند. بنا بر تحقیقات موسسه گالوپ هم، در ۱۴۲ کشور جهان، تنها ۱۳ درصد کارمندان تر مردم خود دارند. تمامی این پدیده‌ها نشان‌دهنده تنفر از کار در میان افراد جامعه است. متاسفانه برای بیشتر افراد جامعه، کار به یک تجربه تلخ تبدیل شده و شواهد نشان می‌دهد اوضاع از این هم در حال بدتر شدن است و پدیده نفرت از کار بیش از پیش خواهد شد.

تمامی شغل‌ها با لحظاتی ناخوشایند همراه هستند و همین لحظات گاهی عامل نفرت از کار در افراد است. شاید رئیس فوق‌العاده شما، شرکت را ترک کند و مجبور شوید خود را با مدیر جدید تطبیق دهید، شاید کسب و کارتان به نقطه اوج خود برسد که البته خبری خوب است اما آثار جانبی این به اوج رسیدن است که آزاردهنده خواهد بود. وقتی کسب و کار به نقطه اوج خود می‌رسد طبیعی است که نیاز باشد بیش از پیش در محل کار خود حاضر باشید تا بتوانید به موقع کارها را به نتیجه برسانید، شاید در موقعیت شغلی جدیدی قرار بگیرید و مجبور باشید به سرعت مهارت‌های جدیدی را بیاموزید. شرایط بسیاری وجود دارد که می‌تواند کار شما را برایتان مشکل کند و این شرایط تا نفرت از کار پیش خواهد رفت.

حال باید بدانید که چه زمانی به تنفر از کار خود رسیده‌اید، در ادامه مهم‌ترین علائم نفرت از کار را با هم مرور می‌کنیم. اگر شما هم در حال تجربه چنین علائمی هستید، به این معنی است که علاقه‌ای به شغل فعلی‌تان ندارید.

.

همیشه اخر شب ها به نفرت از کار خود می اندیشید

حتی وقتی در شغل رویایی خود کار میکنید و همه چیز در خصوص شغل خود را دوست دارید، باز هم گذراندن آخرین شب تعطیلات دشوار خواهد بود. البته بسیار طبیعی است وقتی به پایان تعطیلات نزدیک می‌شوید و صبح روز بعد را باید با فهرست کردن کارهایتان آغاز کنید، داشتن حس ناراحتی و غم تا حدودی منطقی خواهد بود. اما اگر این احساس محدود به تعطیلات نباشد و هر شب تکرار شود باید بپذیرید که مشکل از شغل شماست. احساس غم در شب آخر تعطیلات یکی از علائم روشنی است که نشان از نفرت از کار دارد.

مبتلا شدن به بیماری های جسمی

آیا دردها و مشکلاتی که تا چندین ماه پیش آن‌ها را احساس نمی‌کردید به سراغتان آمده‌اند؟ آیا با مشکل خواب دست و پنجه نرم می‌کنید؟ آیا اشتهای شما کم شده است؟ تمام این علائم نشان‌گر بروز افسردگی در شماست. البته این مسئله لزوماً بدین معنا نیست که حتماً مشکل از شغل شماست، اما اگر هیچ چیز در زندگیتان غیر از شغلتان تغییر نکرده است، بدانید که این مشکل می‌تواند به شغل شما مربوط باشد. اگر از این دردهای عجیب و غریب به سراغ شما هم آماده است، بدانید که دچار تنفر از کار شده‌اید.

هیچ هیجانی به کار خود ندارید

نداشتن هیجان نسبت به کار نیز می‌تواند یکی دیگر از علائم نفرت از کار باشد. البته درست است که کار شما نباید به مانند یک میهمانی هر لحظه‌اش سرشار از هیجان باشد، اما بدانید اگر هیچ هیجانی نسبت به کار خود ندارید حتماً مشکلی وجود دارد. انسان کار می‌کند تا از استعدادها و مهارت‌های خود بهره ببرد، اما اگر هیچ هدف و اشتیاقی برای کار کردن وجود نداشته باشد، تنفر از کار از اولین گزینه‌هایی است که به ذهن خطور می‌کند.

نبود موفقیت مانند سابق در کار

اگر مرتکب اشتباهات کوچکی می‌شوید که سابقاً برای شما پیش نمی‌آمدند، یا دیگر به اندازه قبل به شغل خود احساس تعلق ندارید و یا حتی بازدهی لازم را هم ندارید، و یا احساس می‌کنید که به اندازه کافی در شغل خود خوب نیستید، احتمالاً از کار خود متنفر هستید.

اختصاص زمان زیادی برای رسیدن به ارامش به خاطر شغل

میزان اندکی از اضطراب و استرس برای هیچ‌کس آزاردهنده نخواهد بود. مثلاً اگر برای یکی از دوستانتان، درد و دل کنید و از مشکلات بگویید اتفاق عجیبی نیفتاده است، اما اگر بخواهید برای همکارانتان از مشکلات بگویید و مدام استرس داشته باشید، احتمالاً از کار خود تنفر دارید.

امکان تمرکز دیگر وجود ندارد

مشخص است اگر خود را متعلق به موضوعی ببینید تمرکز بر روی آن بسیار آسان‌تر خواهد بود، اما اگر از کارتان متنفر باشید توانایی تمرکز ندارید و کارتان از شما انرژی بسیار زیادی می‌گیرد و احتمالاً دیگر انرژی برای انجام کارهای دیگر نخواهید داشت.

بیشتر شدن عادتهای ناپسند

اگر قبلاً گاهی اوقات غذای آماده و فرآوری شده می‌خورید و بیش‌تر آشپزی می‌کردید، دیگر خبری از آشپزی نیست. حتی حوصله ورزش کردن را هم ندارید. این عادات و عادات بد دیگر در شما نهادینه شده و حتی ممکن است روز به روز بدتر شوند.

خیلی وقته که درامد و حقوق بیشتر نشده

البته که پول همه چیز نیست، اما اگر تجربه شما و وظایف شغلی‌تان افزایش پیدا کرده و خبری از افزایش دستمزد نیست، احتمالاً احساس خواهید کرد آن‌طور که باید و شاید از شما قدردانی نمی‌شود. اگر برای مدت طولانی افزایش دستمزد نداشته‌اید، در واقع با وجود تورم، دستمزد شما کمتر هم شده است.

از دست رفتن اشتیاق برای علایق شخصی

شاید کار، شما را به شرایطی رسانده که دل‌مرده شده‌اید و دیگر انرژی برای سرگرمی‌ها، علایق و حتی وقت گذراندن با دوستان خود را هم ندارید، این علامت اصلاً علامت خوبی نیست؛ تنفر از کار، شما را به جایی رسانده که دیگر حتی برای خودتان هم وقت نمی‌گذارید.

فکر میکنید در روزهای تعطیل هم به کار اشتغال دارید

گاهی تنفر از کار تا جایی پیش می‌رود که احساس می‌کنید همواره در محیط کار قرار دارید، حتی اگر رئیس شما هم با شما تماس نگیرد، نفرت از کار می‌تواند این حس منفی را در شما ایجاد کند.

نکته اخر

 شغل خوب  تعادل  را درشما برقرار کرده و علائم تنفر از کار را در شما ایجاد نمی‌کند. شغل خوب دقیقاً شغلی است که ما آن را دوست داریم. شغلی است که هر روز صبح مشتاقانه به سمت آن حرکت می‌کنیم و هیچ‌وقت از آن سیر نمی‌شویم.

اگر در حال دست و پنجه نرم کردن با این علائم هستید، بهتر است جویای دلایل آن شوید و ببینید که آیا این امکان وجود دارد تا مشکلات را برطرف کنید. اگر تصور می‌کنید که مشکل از محیط کارتان است، سعی کنید با مدیر یا همکاران خود صحبت کنید. اگر گفت‌وگو و انتظار تغییری در شرایط ایجاد نکرد، بهتر است برای تغییر شغل خود برنامه‌ریزی کنید و در شرایط مناسب از شغل خودانصراف دهید.

به نظر شما علائم دیگر نفرت از کار چیست؟ آیا شما تا به حال از کار خود متنفر بوده‌اید؟ در آن مدت مهم‌ترین علائمی که در شما بروز کرد، چه بود؟ تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.

 

برای دیدن اگهی های استخدامی گیلان کیلیک کنید

برای دیدن اگهی های استخدامی مازندران کیلیک کنید

برای دیدن اگهی های استخدامی قزوین کیلیک کنید

 

برای دیدن اگهی های استخدامی تهران کیلیک کنید


این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید